لیلی و مجنون در مسنجر

گله می کرد ز مجنون لیلی
که شده رابطه مان ایمیلی

حیف از آن رابطه انسانی
که چنین شد که خودت میدانی

عشق وقتی بشود دات کامی
حاصلش نیست بجز نا کامی

نازنین خورده مگه گرگ تو را؟
برده یا دات کام و دات ارگ تو را؟

بهرت ایمیل زدم پیشترک
جای سابجکت نوشتم به درک

به درک گر دل من غمگین است
به درک گر غم من سنگین است

به درک رابطه گر خورده ترک
قطع آنهم به جهنم به درک

آنقدر دلخور از این ایمیلم
که به این رابطه هم بی میلم

مرگ لیلی،نت و مت را ول کن
همه را جای ok کنسل کن

off کن کامپیوتر را جانم
یاز من باش و ببین من on ام

اگرت حرفی و پیغامی هست
روی کاغذ بنویس با دست

نامه یک حالت دیگر دارد
خط تو لطف مکرر دارد

خسته از Font و ز Format شده ام
خسته از گردلی@(ات) شده ام

کرد رپلای به لیلی مجنون
که دلم هست از این سابجکت خون

باشه فردا تلفن خواهم کرد
هرچه گفنی مه بکن خواهم کرد

زودتر پیش تو خواهم آمد
هی مرتب به تو سر خواهم زد

راست گفتی تو عزیزم لیلی
دیگر از من نرسد ایمیلی

نامه ای پست نمودم بهرت
به امیدی که سر آید قهرت...

زیر نور خورشید

             

 رفته بودم چند روزی در سواحل نیلگون .....

آی خوش گذشت . افتاب گرفتیم . برونزه شدیم .

جای شما هم خالی