روز پدر بود ...

دیروز بود . روز پدر ...

دلم میخواست یه جوری دلش رو شاد میکردم . ولی .....

ولی از دست کاری بر نمیومد . از بی لیاقتی خودمه . آره . قبول دارم . انگار ........

راست ماجرا اینه که تنها پشت و پناهی که بعد از خدا بهش امید دارم پدرم بوده و هست .

تنها کسی که توی این خونه تغریبا منصفانه و منطقی قضائت میکنه .

بی طرف ...... البته گاهی زیادی بی طرفانه .....

همیشه هرچی میخره . به تعداد بچه هاش میخره . همیشه هر یک ریالی که خرج میکنه . برای بقیه ی بچه هاش هم به همون اندازه خرج میکنه ...( که البته به نظر من این سبک هک یه نمه بی عدالتیه . چون مثلا برای یکیشون در سن ۸ سالگی حساب پس انداز باز شده - برای یکیشون در سن ۱۸ سالگی - برای یکیشون در سن ۲۸ سالگی ...!!!!!!!! این عدالته؟!!!!!!!!) 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
ک.م چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:40 ق.ظ http://asare-shamloo.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
به تو تبریک میگم وب لاگ قشنگی داری ...
راستی روز پدر بر همه بابا ها مبارک
( علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه هما را )
یه سر به من بزن .... خوشحال می شم ...

سعید چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ق.ظ http://joonobi.mihanblog.com

سلام
دوست گرامی پدر از شما چیزی نمیخواد
اون همینو میخواد که تو میگی
اینو میخواد که بچه هاش همه داشته باشن
اگه یکی تو سن ۱۸ یکی ۸ باهم حساب براشون باز میشه بخاطر اینه که تو ۸سالگی اون ۱۸ ساله نداشت که اینکارو بکنه یا اینکه نمیدونست خدا برات حقژفظش کنه
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
آفرین بر تو که به پدر اینقدر احترام میزاری منهم تا زنده بود غلامیشو میکردم
شاد باشید

هیچکس چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 ب.ظ http://bYe-rain-secret2000.blogsky.com

سلام نفیسه خانم
حالت خوبه ؟ انشاالله که خوب باشه .
من شما را نیمشناسم و اتفاقی وارد وبلاگ شما شدم و جالب اینجاس که نشستم و تموم آرشیو مطالب قبلی را خوندم .
خوب واقعا نمیدونم باید چی بگم . ولی خوب انگار شما هم مثل من توی یه خانواده هستی که آخرین بچه بیشتر مورد توجه و خوب مشکلاتی که پیش میاد .
نمیدونم چرا دارم برای شما نظر میدم . شاید بخاطر اینه که هروقت مطلبی را میخوونم میرم تو عمق مطلب !!!!

ولی خوشحالم که بعد از یه مدتی تونستم بیام و اول برای شما نظر بدم .
نمیدونم وبلاگ را رفتی یا نه ؟‌ اون وبلاگ خداحافظی منه !!!! یک ماه و نیم پیش بود که خداحافظی کردم .
به هر حال .

خوشحالم که تونستم برات نظر بزارم .
ولی نفیسه خانوم یه چیزا بدون که تموم خانوادها هم خوب نیستن . جسارت نباشه به طور کل میگم .
ولی میگن که کاچی بهتر از هیچی .
اول میخواستم کلی حرف بزنم ولی بیخیال .
به هر حال امیدوارم که موفق و پیروز باشید و شادتر از همیشه در کنار خانواده خود باشید .
در ضمن رفتی تو وبلاگ نگی این عاشق شدها !!!.....

((اگر دنیای ما د نیای سنگ است//. بدان سنگینی سنگم قشنگ است.// اگر دنیای ما دنیای درد است.// بدان عاشق شدن از بهر رنج است.//..اگر عاشق شدن هم یک گناه است.// دل عاشق شکستن صد گناه است))

((در غربت مزار خودم گریه ام گرفت از زخم ریشه دار خودم گریه ام گرفت وقتی که پرده پرده دلم را نواختم از ناله سه تار خودم گریه ام گرفت پائیز میخزد و تو لبخند میزنی اما من از بهار خودم گریه ام گرفت یک تکه آفتاب برایم بیاورید از آسمان تار خودم گریه ام گرفت))

موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد